چراغ هدایت
زده به سر هوای سامره ام
خاک پای گدای سامره ام
سامره آفتاب سینه من
کربلای من بقیع ثانی من
تو ولی خدای دادگری
تو جواد الائمه را پسری
توعلی علی وفاطمه ای
تو چراغ هدایت همه ای
به خداوندی خدا سوگند
به محمد وبه انبیاء سوگند
به کتاب و به مکه وبه حرم
به صفا به مروه وزمزم
به مدینه به خاک قبر رسول
به مزاری که گم ده بتول
این کلام خدای دادار است
مهرتان خلد و بغضتان نار است
(سازگار،با اندکی تصرف)
فقط شیعیان بخوانند!
بعد ازتخریب سامرا چه کردیم؟چه کاری از دستمان برآمده؟
آیا به این نکته فکر کردیم اکنون که نصفی از قبور ائمه ما ویران وقبر مادر ائمه پنهان است چه مرهمی بر دل آقا ومولایمان گذاشته ایم؟
چه شد که دشمنان اهل بیت جرأت کردند بارها وبارها به حریم امامان ما جسارت کنند؟
حریمی که خشتی ازآن برای ماهزار ها برابردرهم ودیناریست که شب وروز به دنبالش هستیم.
شیعه را چه شد؟
بعد از غفلت چه کردیم؟هنوز خوابیم یا بیدار؟
مگر آن حاکم عباسی ،دشمن اهل بیت به اطرافیان خود نگفت که ما هر چه آرامگاه اجداد خود را آباد کنیم،فرش و چراغ بگذاریم،
از گزند دزدان در امان نیست وهیچ موقع آباد نمی شوند ولی این مردم ،خودشان آرامگاه خاندان پیامبرصلی الله علیه واله
(قبر امام هادی علیه السلام)را فرش و چراغ می گذارن واز حریم فرزندان پیامبرصلی الله علیه واله مواظبت می کنن؟
چه شد که در حکومت ظالم با آن وضعیت خفقان شیعه کسی دست از پا خطا نکرد ولی در این زمان....؟
علت چه بود؟ضعف ما یا سکوت ما ؟ غفلت ما یا سکون ما؟
غیر از این است که دشمنان حضور شیعه را در کنار امام خود کمک رنگ دیدند؟
غیر از این است که در سامرا کربلایی عمل نکردیم؟
غیر از این است که سلطنت را فقط در خراسان دیدیم از سلطان زاده ها غافل شدیم؟
چه قدر میراث گران بهای امام هادی علیه السلام (معارف زیارت جامعه کبیره) را به ایتام ووارثین آل محمد صلوات الله علیهم رساندیم؟
خود چه کردیم؟چه قدر با این بحر عمیق انس گرفته ایم؟
یا صاحب الزمان!
نمی دانیم که در روز تولد جد مظلومتان سرور وشادمانی کنیم یا اظهار اندوه وتأسف!
نمی دانیم به ساحت مقدس شما تبریک عرضه بداریم یا به تقصیرخود اعتراف کنیم!
ای فرزند هادی وهدایت گر!
به سید رشتی گم شده ی در بیابان فرمودی چرا زیارت جامه نمی خوانی؟! زیارت جامعه بخوان تا راه را پیدا کنی!
مولای ما!
ما هم دربیابان غفلت و حیرت سرگردانیم و اکنون با همان زبان زیارت عرضه می داریم که عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم .مارا ببخش.
مستجیر بکم. از غفلت و کم کاری وخواب خود به تو پناه آورده ایم.
ان بینی وبین الله عزوجل ذنوبالا یأتی علیها الا رضاکم. تاشما رضایت ندهید، خدا رضایت نخواهد داد.
چنان که به سید رشتی نظر کردی به ما هم گوشه چشمی نظر کن وقطره ایی از باران معرفت جامعه را به ما بچشان که بکم ینزل الغیث...
بکم ینفس الهم ویکشف الضر...
دست تمسک به سویت دراز کرده ایم که اگر بپذیری فاز من تمسک بکم...فاز من تمسک بکم...